از فرمان‌های ذهنی و تاثیرات اعجاز آفرینش چه می‌دانید؟
امروز می‌خواهیم در مورد یک موضوع سرنوشت ساز با نام فرمان ذهنی صحبت کنیم. موضوعی که به راستی تاثیرات بسیار جدی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر روی سبک زندگی، حالات و رفتارهای فردی‌مان و همچنین نوع برخوردمان در مواجه با انواع مسائل داشته است. موضوعی که شاید به ظاهر ساده و بدیهی به نظر رسد اما تنها عامل کلیدی در به‌وجود آمدن اتفاقات زندگی‌مان است که نهایتاً موفقیت را به همراه خواهد داشت.
موضوع فرمان ذهنی بسیار جدی و گسترده است زیرا حاوی مفاهیم متعدد و شگفت انگیزی است. از این حیث ما تصمیم گرفتیم توضیحات مختصر و جامعی را در این خصوص به شما عزیزان خردمند ارائه دهیم که البته در دوره جامع تندخوانی فرزانگان موضوع جهت‌دهی ذهن به صورت کامل و تخصصی همراه با مثال و تمرینات موثر تدریس شده است.
موضوع دستورات ذهنی، شاخه‌ای از فیزیک است که نحوه کارکرد فرکانس‌ها، امواج و تاثیرات مستقیم آنها را بر روی سیستم عصبی انسان به خصوص مغز بیان می‌نماید. از این رو مبحث مذکور از جایگاه ویژه‌ای به لحاظ علمی برخوردار است که به علت حیاتی بودن موضوع در حوزه روش‌های یادگیری و تسریع در روند درک مفاهیم، این مبحث علمی در دوره جامع تندخوانی فرزانگان به صورت کامل همراه با آگاهی های ناب و الهام بخش آموزش داده شده است.
فرمان ذهنی چیست
برای توضیح این موضوع ابتدا باید مختصر آشنایی و اطلاعاتی از ضمیر ناخودآگاه و همچنین ضمیرخودآگاه داشته باشید چرا که با شناخت ضمایر انسان و ویژگی‌های منحصر به فرد آن قادر به درک واضح و دقیق‌تر خواهید شد. البته از تاثیرات فوق العاده دستورات ذهنی در حوزه مدیریت و رهبری غافل نشوید زیرا دارای کاربردهای فراوان است.
پس ابتدا قبل از بررسی دستورات ذهنی به شناخت دقیق ضمایر موجود و نهفته در انسان می‌پردازیم که قدرتمندترین عامل پیشرفت ما می‌باشند.
ارتباط فرمان های ذهنی با ضمیرخودآگاه
انسان به لحاظ علمی حاوی سه ضمیر است. اولین ضمیر در انسان که نقش تجزیه و تحلیل اتفاقات و مسائل را که به وجود آمدن شان به صورت منطقی قابل درک می باشد را بر عهده دارد. فرمان های ذهنی با ضمیرخودآگاه ارتباط خوب و دوستانه‌ای ندارند به همین علت ضمیرخودآگاه فرآیند درک و انتقال فرمان های صورت گرفته را به ضمیرناخودآگاه انجام می‌دهد.
شاید برایتان جالب باشد که ضمیرناخودآگاه تحت فرمان ضمیرخودآگاه است. ضمیرناخودآگاه با توجه به اطلاعاتی دریافتی از ضمیرخودآگاه اقدام به فعالیت های خود می‌نماید. این مسئله بسیار مهم است که چه پیامی توسط خودآگاه در حال مخابره است. مضمون این پیام ارسالی چیست؟ این پیام با چه هدفی در حال ارسال به ناخودآگاه است؟ آیا این پیام‌ها مورد علاقه شما هستند؟ آیا شما را به علایق تان نزدیک تر می کنند؟
اگر پاسخ شما به این سوالات منفی است پس باید یک تجدید نظر، تغییر و کنترل اساسی بر روی پیام های وروی به ضمیر خودآگاه تان داشته باشید. زیرا واقعیت حال حاضر زندگی شما به علت فرمان های ذهنی پیشین شما است و بدون شک اگر پیام ها و باورهای قبلی تان را شناسایی کنید و باورهای جدید را جایگزین آنها نمایید نتایج فوق العاده شگفت انگیزی را به وجود خواهید آورد که باعث رشد و توسعه فردی‌تان خواهد شد.
ارتباط فرمان‌های ذهنی با ضمیرناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه بسیار قدرتمند، با هوش تر و زیرک تر از ضمیرخودآگاه است. توانمندی های بیشمار و نیروهای موجود در ضمیرناخودآگاه آن را به یک قدرت فوق افسانه‌ای مبدل نموده است. ضمیرناخودآگاه این قدرت را دار است تا کلیه افکار، باورها و تخیلات ما را به واقعیت های روز تبدیل کند. لازم به ذکر است مطالب گفته شده فقط بخش کوچکی از توانمندی های ضمیرناخودآگاه است.
زمانی این موضوع به واقعیت تبدیل می‌شود که ما آن دسته از افکار، باورها و اتفاقات مورد انتظارمان را از طریق فرمان های ذهنی وارد ضمیرناخودآگاه‌مان کنیم. ولی این فرآیند آنقدرها هم ساده و آسان نیست چرا که کلیه پیام های ما بر اساس یک ساختار منظم و از پیش تعیین شده ای وارد ناخودآگاه می‌شوند که مسئولیت این فیلتر و سازماندهی نیز برعهده خودآگاه است.
با توجه به مفهوم بیان شده حال می‌توانیم به جمله اول مان پی ببریم که چرا ضمیرخودآگاه ارتباط خوب و دوستانه‌ای با فرمان های ذهنی ندارد. زیرا فرمان های ذهنی برآمده از دل نیازها، آرزوها و آرمان‌های افراد است. موضوعات و نیازهایی که انسان را به آرزوها و اهدافشان نزدیک تر میکند؛ امری که برخلاف واقعیت های روز جامعه که پذیرفته شده توسط ضمیرخودآگاه است میباشد. به همین علت ضمیرخودآگاه اجازه ورود این پیام‌های غیرمنطقی و غیرعادی را به ضمیرناخودآگاه نمی‌دهد.
ارتباط ضمیرفوق‌خودآگاه با فرمان ذهنی
سومین ضمیر موجود در انسان، ضمیر فوق خودآگاه یا همان گیرنده‌ای است که اتصال ما را با خالق عالم هستی خداوند متعال برقرار میسازد. نیرویی فوق هوشمندی که سراسر کیهان و عالم هستی تحت نظارت، کنترل و رهبری او هستند. گرداننده‌ای پاکی که جهان را با مقیاس، دقت و نظم ورای تصورات و خرد بشری آفریده است. ضمیرفوق‌خودآگاه نام‌های گوناگونی دارد از جمله: من درون، چشم سوم و … که تعبیر صحیح و متقن‌تر آن نام والای حق «الله» تبارک و تعالی است.
واژه خداوند بسیار قدرتمندتر و اثرگذارتر از نام‌های دیگر است زیرا نام خداوند و واژه «الله» که در قرآن به عنوان خداوند بخشنده و مهربان توصیف شده است به هیچ عنوان قابل مقایسه با القاب فوق به لحاظ کیفیت و اثربخشی نیست. این امر در عرفان اسلامی تحت عنوان اسم جامع که تمام صفات و اسماء در درون آن جمع میباشد مطرح می‌شود.
لازم به ذکر است که فعالسازی ضمیرفوق خودآگاه منجر به بهبود تمرکز حواس، ارتقا هرچه بیشتر قدرت حافظه، مهارت تندخوانی، خلاقیت، نبوغ و پرورش ذهن نیز می‌شود. خداوندی که همیشه با هست و ناظر و ناظم بر رفتار، گفتار، کردار و اعمال ما زیرا از رگ قلب به ما هم نزدیک‌تر است. «او با همه چیز است، اما عین هیچ چیز نیست.» (دقت شود)
البته لازم به ذکر است خاطرنشان گردد که ضمیرفوق‌خودآگاه واژه‌ای دقیق نیست و ما آن را به رسمیت نمی‌شناسیم؛ زیرا علما علوم تجربی این نام را فقط اعتبار نموده‌اند لذا نظر فلاسفه و حکما اسلامی چیز دیگری است.
بدون برقراری ارتباط با خداوند، نبوغ محال است
بزرگترین نوابغ و برجسته ترین شخصیت های علمی و مشهور تاریخ بمانند: کانت، انیشتن، شکسپیر، شبستری، ابن سینا، فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی و… تماماً کلیه کشف‌ها، اختراعات و تاثیرات خود را مدیون برقراری ارتباط با آن انرژی پاک می‌دانند، نوابغ بی نظیری که بوسیله فرمان های ذهنی قادر به کشف قوانین خارق‌العاده کیهان شده‌اند.
قوانین و اصولی که برخلاف فرضیه‌ها و نظریه‌ها بر درستی وجود آن خالق پاک و قدرتمند یعنی پروردگار جهان اشاره دارد. بتهوون آلمانی از بزرگ ترین موسیقی دان های جهان ناشنوا بود. حتما با خود می‌گویید او که قدرت شنوایی خود را به طور کلی از دست داده بود پس چطور موفق به خلق سمفونی‌های حیرت آور می‌کرد؟؟؟ پاسخ در یک جمله است اتصال به عالم بی‌انتهای غیب.
زمانی که از بتهوون در خصوص خلق آثارش می‌پرسیدند او فقط می‌گفت که کسی آن صداها را به گوش او می‌رساند و او فقط نقش یک انتقال دهنده را ایفا می‌نماید. حال فردی که تا کنون حتی نت‌های موسیقی را سمع نکرده است چطور توانسته آنها را به وضوح برساند از دیگر معجزاتی است که فقط از سوی خداوند رحمان امکان پذیر است.
انیشتن نابغه‌‌ای که نمایانگر این ارتباط بود
آلبرت انیشتن مشهورترین شخصیت جهان است. طبق بررسی ها و تحقیقات به عمل آمده آلبرت انیشتن مشهورترین انسان بر روی کره زمین است، حتی از پیامبر اسلام(ص) و عیسی مسیح(ع). بد نیست که جمله مشهور این نابغه تکرار نشدنی را بار دیگر به یاد آوریم:
«الهام تنها عامل مهم زندگی است و اندیشه، تصور و تخیل به مراتب مهم‌تر از دانش هستند، زیرا دانش محدود است اما تخیل تمام جهان را در بر می‌گیرد.»
آلبرت انیشتن قدرت تصور و تجسم را راه هایی برای برقراری ارتباط با آن انرژی می دانست از این رو به صورت کاملا علمی و دقیق قدرت لایزال و بی انتهای خداوند متعال را با کیفیتی متفاوت توصیف میکند. انیشتن کلیه اکتشافات و دست آوردهای علمی خود را مدیون الهامات خداوند می داند.
شما هم می توانید یک انیشتن باشید اما یادتان باشد که باید همانند انیشتن رفتار کنید، شما باید بسیاری از کارهای بیهوده و منفی را انجام ندهید و گرایش فعالیت‌های سازنده را در خود ایجاد و پرورش نمایید. مطالعه کتاب‌های غیر مفید، مشاهده فیلم‌ها و سریال‌های تخریب کننده، موسیقی‌های بی‌محتوا و … نمونه‌های روشنی از عوامل و وسایلی است که شما را از رسیدن به اهداف و رویاهایتان دور میکند.
آلبرت انیشتن به طور کامل از وجود فرمان‌های ذهنی و نحوه استفاده آنها مطلع بود، این دانشمند برجسته قدرت تصور و تجسم را بسیار مهم و حائز اهمیت می دانست. اما باید یادمان باشد که قدرتمندترین عامل به وجود آمدن تصور و تخیل «فرمان ذهنی» است. بدون وجود فرمان ذهنی و باور آن که تمامی تصورات و تخیلات ما به واقعیت می پیوندد امری بسیار سخت و پیچیده خواهد بود.
خلاقیت در ساخت فرمان ذهنی کارآمد
ضمیرناخودآگاه و فوق خودآگاه حاوی یک دامنه فرکانسی و ارتعاش بسیار بالا است که فقط با بمباران فرمان های ذهنی فعال و هوشیار میگردد. ما با استفاده از خلاقیت‌مان در جهت بکارگیری این نیرو می‌توانیم اتفاقات، رویدادها و شرایط زندگی‌مان را به طور کامل تغییر دهیم و به صورت دلخواه و مورد انتظارمان آنها را به وجود آوریم یا به بیان صحیح تر خلق کنیم.
خودتان را به خداوند مهربان بسپارید و اجازه دهید تا شما را به زیبایی ها و سعادت هر چه بیشتر به راحتی و سادگی هدایت نماید. فرمان های ذهنی همان افکار، باورها، مجموعه دیده‌ها، شنیده‌ها، تجربیات و برداشت های قبلی ما از گذشته است که به طور کلی حالات، رفتارها، نحوه تفکر و فکر کردن و عملکرد ما را تحت کنترل خود ساخته است.
ما ابتدا باید فرمان ذهنی خود را شناسایی و سپس با استفاده از عبارات تاکیدی به صورت شبانه‌روزی در صدد تغییر آنها برآییم. زمانی که افکار منفی گذشته خود را تغییر و افکار دلخواه و صحیح را جایگزین می‌کنید می‌توانید شاهد معجزات و اتفاقات شگفت انگیز در زندگیتان باشید، اتفاقاتی که برای دوستان و آشنایان‌تان به جز معجزه چیز دیگیری نخواهد بود.
آیا به تاثیرات این فرمان‌ها بر روی حالات، رفتار و عملکرد سلول‌های عصبی‌تان ایمان و باور دارید؟ نظر شما چیست؟