ثبت‌ نام | ورود
منوی دسته بندی

فرم و محتوا | برای پدیدآوردن یک اثر کدام اصالت دارد؟

فرم یا محتوا

فرم و محتوا به انگلیسی: Form And Content یکی از جناجالی‌ترین موضوعاتی که امروز ذهن همه افرادی را که می‌خواهند چه در زمینه تولید محتوا فعالیت کنند و از آن به کسب درآمد برسند و چه افرادی که علاقه‌مند به سینما و بوجود آوردن آثار هنری در حوزه‌های مختلف می‌باشند به خود معطوف نموده است که به‌راستی بین فرم یا محتوا کدام اصالت و محوریت دارد و کدام یک فرعی می‌باشند.

در مقاله «فرم یا محتوا» قصد داریم تا به صورت تخصصی به ریشه‌یابی و تحلیل دقیق این مسئله بپردازیم. هریک از موارد مذکور را توضیح دهیم، کاربردها، قابلیت‌ها و امکانات آن را به درستی بشناسیم و در انتها راه‌های صحیحی را که به‌واسطه آن می‌توانیم اثر خود را حال چه هنری و چه غیر هنری به بهترین نحوه ممکن به وجود آورده و آن را به اتمام برسانیم خدمت شما عزیزان معرفی نماییم.

برای فهم درست و قاعده‌مند موضوع فرم و محتوا ابتدا لازم است تا یک تعریف کلی و استاندارد از هر یک ارائه شود تا فرد با مقدمات مسئله علاوه بر آشنایی اصولی، یک جهانبینی منعطف و باز و آزادی نیز در ذهنش شکل پیدا نماید. لذا در بخش نخست ما به ارائه تعریف از موضوع فرم و محتوا می‌پردازیم.

در مرحله دوم امکانات و قابلیت‌های هر کدام را به صورت مشروح تبیین می‌کنیم و در مرحله سوم با طرح مثال‌های انضمامی، آثاری که هر کدام از عوامل فرم و محتوا در جهان واقعی بیرون از ذهن از خود بر جای می‌گذارند را طرح می‌کنیم. نمونه‌هایی کاملاً ملموس که حاصل مشاهده، تجربه و اخذ نتایج یکسان هستند. بنابراین جای هیچگونه تردید و شکی را برای ذهن مخاطب باقی نمی‌گذارد.

در انتها شما با به دست آوردن یک الگو و نقشه راه سلامت و سودمند به راحتی می‌توانید اثر خود را با بالاترین سطح از کیفیت، کارآمدی، جذابیت، کاربرد و اثربخشی به مخاطبانتان ارائه نمایید. درک همه جانبه از موضوع فرم و محتوا، از یک سو علاقه و امید شما را برای تولید محتوا پرورش و بهبود می‌بخشد و از سوی احساس رضایت، اطمینان و اعتماد به نفس شما را برای کسب حداکثر نتیجه و سود را از محتوایی که طراحی و تولید نموده‌اید مضاعف می‌کند.

فرم و محتوا چیست

فرم یا محتوا
فرم و محتوا چیست؟

یک کارگردان، نویسنده، نقاش، فوتبالیست، نجار، مدیر کسب‌وکار اینترنتی یا کارخانه تجاری، فیلسوف، بازیگر و … برای آنکه قادر باشد تا پیام خود را در قالب یک دست آورد، نوآوری و نتیجه به مخاطبان خود برساند بدون تردید نیازمند به یک «ایده» است. حال این ایده است که برای آنکه از حالت انتزاعیات وارد انضمامیات شود باید قاعده ناموس طبیعت را رعایت نماید.

قانون ناموس طبیعت بدان معنا است که باید در بعد زمان، مکان، شرایط و فرهنگ زمانه قرار گیرد و لباس دنیای مادی را بر طن نماید تا قابل مشاهده، تجربه و باور باشد چون در این صورت می‌تواند آن معنا و پیام را منتقل نماید. در این تعریف ساده آن ایده اولیه «محتوا» و آن قاعده ناموس طبیعت که به انضمامیات تعبیر شد «فرم» است.

البته برخی از منتقدان برجسته در حوزه سینمای ایران جای این دو را معکوس می‌دانند در صورتی که چنین تصوری فاقد بنیه علمی و حتی وجدانی است. شرح این خطا در اندیشه و ادله اثبات آن در ادامه مقاله فرم و محتوا ارائه خواهد شد.

محتوا

پیش از آنکه یک بازیگر، کارگردان و تولید کننده محتوا دست به طراحی و آماده‌سازی یک اثر بزند، ابتدا با خود فکر می‌کند و همیشه به این سوال پاسخ می‌دهد که «درباره چه چیزی فیلم بسازم، بخوانم یا محتوا تولید کنم» تا برای مخاطب جذاب، مهیج، گیرا و الهام بخش باشد؟ بخش اول این گذاره محتوا و بخش دوم شامل فرم بود.

اگر دقت کرده باشید محتوا، نقش «موضوع» را در کار و یا گذاره‌های متافیزیکی شما ایفا می‌نماید. شما همواره باید درباره چیزی؛ تولید محتوا کنید. در مورد یک چیز معین و مشخصی، گفت‌وگو، بحث، جدل، مبارزه، اختراع و اکتشاف نمایید. آن چیزی که شما به دنبال آن هستید همیشه یک پیش‌فرض متافیزیکی است که به قول مولانا از بی‌شکلی به شکل می‌آید.

معنی آن باشد که بستاند تو را – بی‌نیاز از نقش گرداند تو را

مولانا

مولانا در این بیت به خوبی بر اهمیت محتوا نسبت به فرم و معرفی و توضیح شفاف محتوا می‌پردازد و محتوا را بی‌شکلی و بی‌نقشی (پیش‌فرض و متافیزیک) معرفی می‌کند که هنوز انضمامی و گنجانده در یک ظرف و قالب مشخص نشده است. چرا که اگر آن مفروضات در چهارچوب محدود شد سازمان‌مند گشت و لباس فرم بر خود پوشاند.

حالا که با معنی و پیام محتوا به خوبی آشنا شدید وقت آن است که ذربین به دست به لایه‌های باطنی و زیرین ذهن و درون‌تان سفر کنید و هر لایه را مورد بررسی، بازبینی و تامل و مطالعه دقیق قرار دهید. چه چیزی را مشاهده می‌کنید؟ این سفر «خودشناسی» نام دارد که پایه جدی و محور تمام مباحث ما برای رسیدن به خواسته‌ها است.

برای رسیدن به محتوا، خود را بشناس

خودشناسی مانند یک جاده می‌ماند، جاده‌ای که برای هر فرد از افراد انسان یک نام به خصوصی دارد. برای فرد A می‌تواند خوانندگی باشد و برای فرد B می‌تواند تدریس در دانشگاه و یا برای فرد C بازی کردن در لیگ‌های برتر باشگاهی فوتبال. رسالت فردی همان غایت نهایی انسان است که وقتی آدمی آن را با خودشناسی در درون خود پیدا می‌کند و هدف اصلی خود را از زیستن به‌دست می‌آورد هنگامی که قدم در راه تحقق آن بر می‌دارد با عالمی از محتواهای گوناگون مواجه می‌شود.

ای پسرم، تمام کهکشان با همه لایه‌های پیچیده و پنهانش درون توست. خود را که بشناسی، خدای خود را هم شناخته‌ای.

شمس تبریزی

اگر به دنبال یافتن محتواهای نو، بدیع، نغز و خارق العاده هستند به خودتان رجوع کنید، وقت خود را خرج تامل در درون‌تان کنید و آن قطب‌نمای وجوتان‌تان را که سالیان سال است بدون کاربرد در حال خاک خوردن است فعال و غبار روبی کنید.

اگر در جاده‌ای که برای آن آفریده شده‌اید حرکت نکنید و علاقه حقیقی‌تان را آن چیزی که در آن تخصص، مهارت و حقیقتا استعداد ذاتی دارید کشف نکنید که راه آن از خودشناسی می‌گذرد؛ رسیدن به محتوا (ایده) و محقق‌سازی آن کاری بسیار دشوار، دور از ذهن و در بسیاری از مواقع محال خواهد بود.

فرم

محتوا همیشه در پاسخ به سوال «چرا؟» می‌آید؛ زیرا تمام معنا در پاسخ به همان سوال گنجانده شده. بر عکس فرم که پاسخ دهنده به سوال «چگونه؟» است. اگر از شما بپرسند که چگونه یک اثر هنری را تولید نموده‌اید، پاسخی که شما به این پرسش می‌دهید ذهن طرف مقابل را به ابزار و لوازمی که شما به کمک آن این اثر را محقق نموده‌اید می‌کشاند.

شما می‌گویید: “من برای آماده کردن این اثر؛ ابتدا دوربین را از فلان فاصله با کاراکتر قرار دادم، سپس نور را با این زاویه از و فلان قدرت نور برای فیلمبرداری تنظیم کردم، فیلمنامه را با توجه به فلان اصول نوشتم و…” که حاکی از «فرم» یعنی معرفی و آشنایی با روش‌هایی که این اثر را پدیدار نمود است می‌باشد.

شما در برابر پاسخ به این سوال هیچگاه از علت تولید این اثر صحبت نمی‌کنید، اینکه چه‌ عامل، دغدغه، نیرو و الهامی شما را برای طراحی این اثر هدایت نمود سخنی نمی‌گویید. بلکه در مورد ابزارها و لوازمی که آن معنا و مفروضات متافیزیکی را با دقت و وضوح بالا به شما انتقال داده و مخابره نموده است اطلاعاتی را به فرد درخواست کننده می‌دهید.

بنابراین فرم نقش یک واسطه و میانجی را برای انتقال معنا از عالم بیکرانه معنی که مجرد است و فاقد رنگ، بو، مز، شکل، بعد و… می‌باشد به افرادی که مشتاق دریافت آن می‌باشند ایفا می‌کند. قبل از اینکه پاسخ به این سوال را در ادامه مقاله فرم و محتوا بدهیم از شما می‌خواهیم که در مورد این سوال بیندیشید.

همانطور که بیان شد فرم ماموریت دارد یا معانی را به افراد منتقل کند، حال کدام یک از این دو شاخصه فرم یا محتوا مهم است و اهمیت بالایی را ایفا می‌کند؟ اگر پاسخ صحیح را می‌دانید که به شما تبریک می‌گوییم اما اگر در آن تردید دارید با مطالعه ادامه مطالب شک‌تان به یقین بدل خواهد شد.

قابلیت‌ها و امتیازات فرم و محتوا

فرم یا محتوا
امتیازات و راه شناسایی فرم و محتوا از یکدیگر

فرم یا محتوا هر کدام چه امکانات و ویژگی‌هایی را دارند و دست آخر کدام یک از این امتیازات برتر از دیگری می‌باشند و اولویت به مراتب بیشتری نسبت به آن یکی دارد؟ برای پاسخ به این سوال و قبل از آن وارد ارزیابی و بررسی تخصصی برتری این دو مقوله شویم با چند مثال از ابعاد مختلف به معرفی توامندی و کاربرد هر یک می‌پردازیم.

از فرم شروع می‌کنیم. از آنجایی که انسان ذاتا موجودی اندیشمند است برای درک و فهم هر چیز از بدایات شروع می‌کند که در دستگاه فکری این بدایات یا ابتدائیات همان «حس» است. قوه حس، طبق وظیفه ذاتی خود عمل می‌کند و همواره صور محسوسات (شکل، رنگ، بو و مزه) را از اشیاء خارجی که تحقق دارند دریافت و درک می‌کنند.

چون درک انسان از اشیاء ابتدا از حس آغاز می‌شود، بنابراین به وجود آن اشیاء و همچنین باطن آنها کم‌تر توجه می‌کند، یعنی به آن «معنی» که در این «قالب» آمده است اعتنایی ندارد بلکه فقط آن فرم، ظاهر و نقش خاص را مدنظر قرار می‌دهد. در حالی که «از کوزه همان برون تراود که در اوست.» هر ظاهری دارای باطن است و اگر آن بن مایه و صفت هیولایی (امر متافیزیکی) وجود نمی‌داشت، قالب و ساختار هماهنگ با او نیز که باز برآمده و نتیجه آن است نیز محقق نمی‌گشت.

لذا هر چه فرم یک اثر جذاب، پر زرق و برق، حرفه‌ای، آمیخته با رنگ‌های شاد و تناسب و توزان بیشتری باشد، توجه افراد به آن بیشتر خواهد بود. صرف نظر از آنکه آیا درون و حقیقت آن فرم آورده قابل توجه و موثری داشته باشد یا نداشته باشد. اما این ویژگی بسیار مهم فرم یا همان ظاهر و شکل اثر است که صرفا برای جلب توجه و کشاندن افراد برای دریافت پیامدهای محتوا کارایی و کارکرد دارد.

بر عکس محتوا، محتوای برای آنکه آشکار شود و خود را برای افراد نمایان سازد نیازمند به محتوا است اما نباید اشتباه شود که این نیازمندی و فقر ذاتی ابتدا از سوی محتوی صادر می‌شود، اتفاقا برعکس بلکه این فرم است که تشنه پدیدار کردن محتوا را دارد.

لذا فرم در این مرحله نقش یک صفت را برای محتوی بازی می‌کند. زیرا صفت وجود و موجودیت مرهون موصوف است، باید موصوفی باشد تا صفت خود را آشکار نماید. همانند: رنگ، که به اصطلاح فلسفی یک عرض است و همیشه باید در چیزی و برای چیزی (موضوع، ذات یا جوهر) خود را نمایان کند.

صفت ویژگی‌ها، خصوصیات و خصلت موصوف را توضیح می‌دهد به همین دلیل محتوا خود بیان کننده آثار خویش می‌باشد به همین جهت محتوا می‌تواند بدون آنکه در جهان مادی به وجود آید همچنان در ذهن در قالب یک ایده باشد، اما فرم چنین ساختاری را ندارد.

درک و به‌خاطرسپاری این نکته بسیار مهم است که قوه حس به دلیل آنکه جزوه اولین قوای ادراکی ما به شمار می‌آید ممکن است در برخی از مواقع به صورت خطرناک عمل نماید به شکلی که با توجه بیش از حد بر فرم از درک درست محتوای جا بماند لذا لازم و الزامی است که یک تعادل بین آن ایجاد شود.

فرم یا محتوا

این سوال همچنان پا بر جاست که در فرم و محتوا کدام یک مهم‌تر از دیگری می‌باشد. باید گفت که طبق استدلال‌های ارائه شده که علاوه بر تصدیق عقل، حکم وجدان را نیز به همراه دارد همواره و پیوسته «محتوا» پر اهمیت‌تر، راهگشاتر و ارزشمندتر از «فرم» است. البته این جمله به این معنی هم نیست که فرم جایگانی در به وجود آمدن یک اثر هنری ندارد، خیر چنین نیست بلکه این دو همیشه مکمل و سازگار با هم عمل می‌کنند.

مراد از اصالت داشتن محتوا بر فرم است که محتوا نقش اساسی و کلیدی را در ایجاد یک اثر دارد بر خلاف فرم که اگر حضور و ظهور رو بروز کم‌تری داشته باشد، باز هم محتوا جای خالی آن را به خوبی پر می‌کند. که شرح آن در مطالب پیشین گذشت.

نتیجه گیری کلی

در مقاله فرم و محتوا شما با کلیت، ماهیت و مزایای هر یک از موارد بیان شده به خوبی آشنا شدید. حالا نوبت آن است که از همه لازم، مفاهیم، آگاهی‌ها و راهکارهای آموزش داده شده به صورت عملی استفاده کنید. شما می‌توانید با مطالعه چندین باره مقاله فرم و محتوا و تقریراتی که از آن ارائه می‌دهید این نقشه راه و مسیر اصلی که برای ایجاد اثرتان از آن بهرمند شوید را کشف کنید.

به یاد داشته باشید که ایده‌آل‌ترین مسیر ممکن برای رسیدن به اهداف و خواسته‌هایتان در سرعت بالا و زمان کم آگاهی‌های ارائه شده مقاله مذکور است. امید است که با مطالعه و یادگیری مفاهیم موجود تاثیراتی که در قبال بکارگیری هر یک از مفاهیم به دست می‌آورید را در قسمت ارسال نظرات برای ما ارسال نمایید.

‫2 نظر

  • پوریا

    ممنونم ازتون بابت تلاشتون
    ولی معتقدم هردوی این دو کانسپت ( فُرم و محتوا ) به یک اندازه مفید هستند و نظر کارشناسانه شما صرفا یک نظر شخصی بود همونطور که به نظر شخصی من برای خلق اثر هنری فُرم ارجعیت دارد بر محتوا
    ولی درواقع و علمی و بدون درنظر گرفتن نظر و سلیقه شخصی هردو دقیقا به یک اندازه مهم هستند

    27 فروردین 1403 در 23:32
  • س. صلاحی

    سلام، تشکر 🌸

    20 شهریور 1402 در 09:55
  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *