نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی | بخش اول
مقاله «نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی» در قالب دو بخش تالیف شده است که قسمت اول آن با همین نام و قسمت دوم آن با نام «تاثیر رسانه بر افکار مردم» است. به دلیل ضرورت و جدیت بالا بحث نظر بر آن شد تا این مقاله در قالب دو بخش مجزا از هم تالیف، آماده و منتشر شود.
به همین دلیل توصیه میکنیم که پس از مطالعه مفاهیم بخش اول، بخش دوم را نیز چه در سایت و چه در موتورهای جستجو، جستجو کنید و آن را نیز به جهت تکمیل و کسب نتیجهگیری نهایی مطالعه نمایید.
بیتردید رسانه جزوه آن گروه از موضوعات و عواملی است که در زندگی روزمر ما از جایگاه و تاثیر فوق العاده بالا و ملموسی برخوردار است. مقصود از رسانه هم صرفا دیگر تلویزیون نیست؛ بلکه شبکههای اجتماعی، وبسایتهای اینترنتی، سایتهای نمایش ویدیو و حتی رسانههای جمعی را نیز در بر میگیرد.
لذا با توجه به تنوع نیازها، عقاید و سلایق امروز جوامع بشری دیگر جایگاه و نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی نیز پر رنگتر از گذشته میشود.
اما چرا ما عنوان تغییر افکار عمومی را برای این مقاله انتخاب کردهایم؟ قبل از ورود تخصصی به موضوع لازم است که چندین نکته را به عنوان دیباچه به جهت مشخصسازی مواضع خودمان نسبت به تالیف مقاله نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی بیان کنیم تا بدون جانبداری، واقعیت به درستی منعکس شود.
رسالت ما از تالیف این مقاله صرفا بیان اطلاعاتی است که حاصل تحقیق علمی، میدانی و تجارب تاریخی است. بنابراین بدون تعصب و جانبداری میکوشیم مفاهیمی را ارائه کنیم که بیشتر جنبه علمی داشته باشد و حقیقت را در ذهن شما روشن میکند.
حال این شما هستید که با ذهن گشوده اقدام به مطالعه این مطالب میکنید و سپس با مشاهده آن الگوها در زندگیتان به صحت و اصالت آن گواهی میدهید؛ و یا اینکه به صورت گذرا از کنار آن عبور میکنید و ساختمان زیست فردی و اجتماعیتان را بر اساس مبانی که رسانهها برای شما انتخاب میکنند قرار میدهید.
در این صورت طبیعی است که با رخدادها و شرایط مواجه شوید که آنها برای شما ترسیم میکنند و نه آن چیزی که خودتان حقیقتا دوست دارید و خودتان برای خودتان انتخاب میکنید.
به دلیل آنکه مشاهده میشود در دنیای امروز آنگونه که باید به مطالعه دقیق کتابهای مرجع و تحقیق جدی کمتر بها داده میشود و عامه مردم بجای آنکه به دنبال کشف راه و روشهای اصیل باشند و علوم اصالتمند را بیاموزند تا خودشان زندگی و جامعه را دست خوش تغییر قرار دهند، تحت تاثیر رسانهها غالبا مطالبی را باور کرده و میپذیرند که علاوه بر فقدان منبع معتبر برای ارائه مطالبشان، نه تنها آن محتواها از حقیقت نیز برخوردار نیست؛ بلکه صرفا جنبه تحریکپذیری و ایجاد امید کاذب، موقت و زودگذر دارد.
به همین دلیل با توجه به نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی بنا بر آن شد تا به طور اجمالی در خصوص رسانه (حال این رسانه میتواند هر رسانهای باشد تفاوتی ندارد) دادهها و آگاهیهایی بیان شود تا شما خودتان با توجه به اصولی که از این پس در این مقاله کاربردی خواهید آموخت بتوانید انواع اطلاعات را دستهبندی کنید، مفاهیم صحیح و غلط را از یکدیگر جداسازی کنید و از همه مهمتر قدرت و توانایی تحلیل خود را نیز در درک اخبار به خوبی ارتقا بخشید تا دیگر تحت تاثیر عواطف متحمل انواع آسیبهای روانی نشوید.
در خصوص تفکر تحلیلی مقاله بسیار کارآمد و مفیدی در این حوزه نگارش شده است که برای ایجاد و ارتقا این قابلیت بینظیر در خودتان میتوانید آن مقاله را مطالعه کنید و با رعایت قوانین آن از این مهارت نیز بهرمند شوید.
پاسخ به چند پرسش کلیدی
شما خودتان جزوه کدام گروه از افراد هستید؟
گروه اول؛ کسانی هستند که به رسانهها ارادت و احترام بسیار ویژهای دارند و نحوی که بدون آن قادر نیستند روز را شب کنند.
گروه دوم؛ نیز افرادی هستند که در صورت وجود فراغت و داشتن زمان خالی، برای جبران آن وقت اضافه گوشهای از ذهن خود را متمرکز اخبار میکنند تا از وقایع و تحولات دنیا جا نمانند.
گروه سوم؛ نیز انسانهایی هستند که نهتنها اخبار و وقایع برایشان اهمیتی ندارد و ذوقی برای پیگیری تحولات روز ندارند، بلکه اخبار و تحولات روز را به صورت کاملا هدفمند، طبق یک برنامه منسجم همراه با یک گزینش سفت و سخت انتخاب و مشاهده میکنند. به نحوی که در نهایت سرعت موفقیت و تغییرات زندگی فردی، عاطفی و کسبوکارشان بیشتر شده و با یک رونق و شکوفایی هرچه بیشتر مواجه شود.
با دقت متن بالا را مطالعه کنید و با ذهنی باز خودتان را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهید، آیا رسانهها در زندگی شخصی و کاری شما از تاثیرات بسزایی برخوردار هستند یا اینکه بود و نبودشان از ارزش چندانی برخوردار نیست؟ زیرا تاثیری ندارد چه آن را دنبال کنید و چه دنبال نکنید. بیتردید پاسخ شما به یکی از این موارد سهگانه، درونتان را با یک رویکردی نو مواجه خواهد ساخت.
وجود هر یک از این حالات بیان شده در زندگی شما دارای عواقب و پیامدهایی است که باید از آنها اطلاع پیدا کنید و با سازوکار و راهکارهای هر یک هم به درستی آشنا شوید تا در صورت لزوم بتوانید از یک سو از زمان و عمرتان که دو گوهر ناب و الهی هستند به جهت رسیدن به سعادت و موفقیت درست استفاده کنید و از سویی دیگر در دام و تله مجموع جریانات مسموم فکری قرار نگیرید.
نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی چیست
اگر جزوه گروه دوم و سوم هستید مطالب این بخش به درد شما نمیخورد. چون شما فردی مسئولیتپذیر، قدرتمند به لحاظ فکری و روحی، دارای شخصیتی توانمند و غیر وابسته هستید که موارد بیان شده تماما از ویژگیهای یک انسان موحد بهشمار میآید. بنابراین نیازی به مطالعه این بخش ندارید؛ حال برای کسب اطلاعات و آگاهیهای تازه و نو، مطالعه این قسمت میتواند برایتان مفید و سودمند باشد.
اما اگر جزوه گروه اول هستید لازم است که چندین موضوع و شاخصه ابتدا در مورد نوع رسانه تبیین شود و سپس تحلیل را آغاز کنیم، که چرا نباید رسانهها در زندگی فردی و اجتماعی ما مهم باشند به نحوی که تبدیل به خطمشی ما شوند و از همه مهمتر قدرت اراده، تفکر، تحلیل، انتخاب و حتی در سطوح پیشرفتهتر احساس و حال خوب ما را از ما سلب کنند و کار را به جایی برسانند که خوراک فکر و روح ما را تامین کنند.
و حال اگر روزی هم خبری از آنها نباشد، ما سرگدان باشیم و بیاعتماد به هر چیز دیگری در شک و نا امیدی محبوس بمانیم.
موضوع و نوع رسانه شما چیست
ممکن است برخی تلقیشان از رسانه، رسانههای پخش کننده فیلم و سریال باشد. برخی دیگر رسانههای آموزشی در حوزههای تخصصی و کاری یا حتی رسانههای تولید و پخش انواع موسیقی و کلیپ علمی و آموزشی. اگر چنین تلقی وجود داشته باشد پس، از موضوع و نوع رسانهای که ما قرار است در مقاله «نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی» نسبت به آن صبحت کنیم خارج میباشد.
البته برای مصون ماندن ذهنمان از خطا و اشتباه لازم است که در جنس و نوع محتوایی هم که دنبال میکنیم نظارت حداقلی را نیز داشته باشیم.
مراد از تغییر افکار عمومی چیست
توجه به این نکته نیز بسیار لازم و ضروری است که منظور از عبارت: «تغییر افکار عمومی» فینفسه و به خودی خود امری منفی و ناپسند نیست؛ زیرا آدمی مخلوقی الهی است و دائما در حال متعالی شدن میباشد. حال این تغییر افکار در چه سمت و سویی است و چه اهدافی را قرار است دنبال کند و آن اهداف در انتها چه پیامدهای اخلاقی، روانشناسی، جامعهشناختی، اقتصادی و … را میخواهد به بار بیاورد مهم است و محور مطالبما در مقاله نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی میباشد.
ممکن است رسانهای با ارائه مطالب مفید و اتفاقا اخبار سودمند و حقیقی، جامعهای را از گمراهی و سرگردانی حال علمی، فرهنگی، دینی، هنری و … خارج نماید. لذا بدیهی است که تغییر افکار در آن جهت امری بسیار پسندیده، مطلوب و ضروری خواهد بود و این جزوه ویژگی و شاخصههای رسانههای پاک است که هدفشان روشنگری غیر مغرضانه است.
روشنگری که ذهنیت افراد یک جامعه را با مطالب غیر مستند، غیر مستدل و خلاف واقع صرفا برای تحقق برخی امیال تغییر نداده و از آنها استفادههای ابزاری نمیکنند.
دلیل تاثیر رسانهها در تغییر افکار عمومی چیست
دلیل آنکه چرا رسانهها قادر هستند تا بر روی افکار مردم و تغییر افکار عمومی تاثیر بگذارند در بخش دوم مقاله توضیح داده شده است اما در در این بخش لازم است نکاتی در این خصوص ارائه شود. اولین دلیل که رسانهها را بیشتر از گذشته در این راه قدرتمندتر نموده موضوع «فرم» است.
اگر دقت کرده باشید امروزِ دیگر نیازی نیست که رسانهها پیچیدهترین و طولانیترین مفاهیم را از طریق آموزش دادن در پای یک تخت سفید رنگ در مدت زمانهای بسیار طولانی توسط افراد متخصص انجام دهند. بلکه آنها از نیرو و اعجاز فرم کمک میگیرند و با تحریک ابعاد دیگر ادراکی شما از قبیل: احساسات، هیجانات، قوه تصور و تصویرسازی؛ معانی و پیامهای خود را به سادگی از طریق کانالهای ادراکی ذکر شده وارد ذهن شما میکنند.
این روش که عموما از طریق سریالهای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی، برنامههای تفریحی، مستندات، موسیقی و موضوعاتی از این دست انجام میشود از یک طرف هم مخاطب و مشتری بیشتری دارد و هم درک و فهم پیامهای نهفته در درون آنها سهل و راحت است.
به نحوی که فرد در این روش یادگیری نه تنها دادهها را با کیفیت و بازدهی بالا ادراک میکند، بلکه شاید تا سالیان سال یا حتی تا زمان مرگ تمام آن تصاویر و صوتها در حافظه خود نگه دارد و به همین سادگی آنها را از یاد نبرد.
دلیل دیگر گیرایی رسانهها تحریک قوه تصور، تخیل، هوش هیجانی و از همه کلیدیتر مانوس بودن ذهن با آن است. فیلم و سریال و هر آنچه مرتبط با صوت و تصویر میشود از چنان ساختاری به لحاظ ذهنی برخوردار است که تمام افراد با هر سن و دانشی که داشته باشند میتوانند با آن ارتباط برقرار کرده و مطالب آن را فهم کنند.
مانند کتابهای تخصصی دانشگاهی نیست که به علت وجود مطالب حجیم و بهشدت سنگین که توام با جزئیات بالا است فقط متعلق به صرفا گروه خاصی از افراد با گرایش فکری منحصر به فردی باشند.
به دلیل عمومیت داشتن این امر یعنی هم سادگی در درک و هم راحتی در یادگیری منجر شده تا رسانه از محبوبیت، مقبولیت و حتی مشروعیت در جوامع بشری مدرن پیدا کند. لذا برای تحلیل همین موضوع که آیا رسانه با توجه به رسالتی که میتواند داشته باشد آیا لاجرم باید از مشروعیت برخوردار باشد یا خیر!
اگر آری چرا و اگر خیر چرا؟ و چه کسانی این شروعیت را برای ما وضع میکنند با چه مبانی و اهدافی. در نسخه دوم مقاله مذکور این موضوعات به صورت اختصاصی زیر ذره بین قرار خواهد گرفت.
جمعبندی کلی
در بخش نخست مقاله نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی، مراد ما از رسانه، نوع رسانه و افرادی که این مطالب برایشان موثر است و میتواند زندگیشان را با یک تغییر باورنکردنی مواجه کند مشخص شد. این نکته نیز به روشنی معلوم گشت که هدف ما از طرح مسائل این چنینی صرفا از منظر مبانی علمی، منطقی و فلسفی است و اینکه اگر ما به صورت هدفمند ذهنمان را برای مواجه با انواع محتواهایی که رسانهها برای ما آماده میکنند تربیت و تنظیم نسازیم با چه عواقب و پیامدهای منفی مواجه میشویم.
در بخش دوم این محتوا ما شما را با منظر عملی این جریان آشنا میکنیم. یعنی شما چگونه میتوانید به سادگی رسانه مفید و رسانه مضر را از یکدیگر تشخیص دهید و به صورت آگاهانه مطالب آنها را تحلیل کرده و درستی یا نادرستی آنها را از هم تمیز دهید.
به زبان سادهتر شما در بخش دوم مقاله که با عنوان تاثیر رسانه بر افکار مردم است با راه و روشهایی آشنا میشوید که ذهن و روح شما را از خطا و اشتباه مصون نگاه میدارد و کمک میکند تا دیگر بدون وابستگی چه ذهنی و چه فکری جهانتان را آنگونه که دوست دارید به وجود بیاورید، نه آنگونه که اتاق فکر رسانهها تمایل دارند.